مهاجرت تهرانی‌ها برای فرار از گرانی مسکن

تبلیغات بنری


بهارین:

صرف نظر از احساس عشق، نفرت، تعلق، هویت یا حتی بی‌تفاوتی، وقتی به شهری که در آن متولد شده‌ایم و در آن زندگی می‌کنیم فکر می‌کنیم، آن را موجودی زنده می‌یابیم که بخشی از هویت فردی و جمعی ما را تشکیل می‌دهد. درد و زخمی را که با خود حمل می کند در روح خود حمل می کند، گویی همان شهری هستیم که در آن زندگی می کنیم. این جملات بخشی از مقدمه کتاب «شهر النو» است و به خوبی توضیح می دهد که چرا شهری که در آن به دنیا آمده ایم بخشی از وجود ما شده است. گویا شهر جزئی از بدن شهروند است و اگر بخواهد روزی می تواند آن را ترک کند. او باید درد قطع عضو را تحمل کند. حالا اگر مجبور شوید شهر خود را ترک کنید، درد تا عمق آن احساس می شود.

ترک زادگاه خود به صورت داوطلبانه «هجرت» است. اما اگر مجبور به این کار شوند، شهروندان از کشورشان «اخراج» می شوند. این اتفاقی است که به نظر می رسد بخشی از سرنوشت شهروندان شهرهای بزرگ به ویژه تهران با افزایش قیمت مسکن در سال های اخیر باشد. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، یک زوج جوان تهرانی باید 152 سال صبر کنند. قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران 88.5 میلیون تومان است. در حالی که وزارت کار حداقل حقوق ماهیانه را ۷ میلیون و ششصد هزار تومان اعلام کرده است، به نظر می رسد شرایط اقتصادی و گرانی مسکن در تهران، شهروندان را مجبور به ترک تهران و سکونت در شهرها و نقاط دیگر کشور کرده است. 59 سال که نشان دهنده مساعد بودن شرایط مسکن در شهرها نسبت به تهران است. لازم به ذکر است که میزان دستمزد در سراسر کشور یکسان است. بنابراین قدرت خرید مردم در شهرهای دیگر بیشتر است. شهروندان تهرانی به دلیل «گرانی» مجبورند شهری را که زادگاه، هویت و بخشی از وجودشان است ترک کنند.

گرانی تهران باعث مهاجرت مردم می شود

چرا مردم از شهرهای بزرگ به خصوص تهران مجبور به مهاجرت هستند؟ در سال 1392 حداقل حقوق کارمندان و کارگران 487 هزار و 125 تومان بوده است. در همین سال متوسط ​​قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران به 3 میلیون و 658 هزار تومان رسید. یک متر مربع واحد مسکونی معادل 7 برابر حقوق یک ماه کارگران است. در حالی که در سال 1403 هجری قمری حداقل دستمزد هفت میلیون و 166 هزار تومان و متر مربع یک واحد مسکونی 88 میلیون و 500 هزار تومان یعنی 12 برابر حقوق ماهانه کارگران بود. این آمار به این معنی است که توانایی مردم برای خرید مسکن کاهش یافته است.

علاوه بر این موارد، لازم به ذکر است که بر اساس گزارش مرکز آمار، گروه «مسکن، سوخت و روشنایی» 42.4 درصد از کل بودجه خانوار شهری را به خود اختصاص داده است. این رقم در هزینه های غیرخوراکی به 56.5 درصد می رسد. تورم اجاره بها در شهر تهران در مرداد 1403 هجری قمری به 5/45 رسید. در حالی که شاخص اجاره برای کل کشور به 42.3 درصد رسید. یعنی اگر چه کارگران تهران به اندازه کارگران سایر شهرهای کشور دستمزد دریافت می کنند. اما برای اجاره بیشتر می پردازند. با این حال زوج جوانی از تهران برای خرید خانه اول خود باید 152 سال صبر کنند. مشروط بر اینکه قیمت ها از این حد بیشتر نباشد.

59 سال زمان برای خرید خانه در شهرستانها

وضعیت مسکن در کل کشور بحرانی است. اما شهرستان ها شرایط کمی بهتر از تهران دارند. در حالی که سال گذشته زمان انتظار برای خرید در تهران 112 سال بود، امسال این رقم به 152 سال رسید. با این حال، در سراسر کشور، زمان انتظار برای خرید خانه اول کاهش یافته است. در سال 1401، با 16 درصد پس انداز، 74 سال طول کشید تا زوج های جوان در سراسر کشور اولین خانه خود را بخرند. در سال 1402 هجری قمری مدت انتظار برای خرید خانه به 59 سال کاهش یافت. به گفته کارشناسان مسکن یکی از دلایل این مشکل بالا بودن نرخ تورم مسکن در تهران و برابری دستمزد کارگران تهرانی و شهرستانی است. دلیل دیگر تراکم بالای جمعیت است. به عبارت دیگر جهش شدید قیمت مسکن در سال 1402 در تهران و رشد کم دستمزد تهرانی ها عاملی شد که رویای خانه دار شدن را از بین برد.

واضح است که وضعیت مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی مردم کاملاً نامناسب است. مردم باید بخش زیادی از درآمد خود را صرف مسکن کنند. گاهی اوقات هزینه مسکن از درآمد آنها بیشتر است. بنابراین مجبور می شوند از زادگاه خود مهاجرت کنند. بحران مسکن موضوعی نیست که بتوان آن را یک شبه حل کرد. اما هنوز زمان کافی برای رفع آن وجود دارد. دولت چهاردهم باید قبل از سخت شدن شرایط به دنبال حل این مشکلات باشد. زیرا زندگی بدون سرپناه امکان پذیر نیست و مردم نمی توانند شهر خود را ترک کنند تا هوای ارزان تری در شهرهای دیگر دریافت کنند.

تبلیغات بنری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *