
نام شما در مجموعه دولت برای معرفی نامزدش چه شد؟
ما هیچ اطلاعی از انتخابات نداشتیم و رقبای ما نیز حداقل برای سال بعد به این موضوع فکر می کردند و ما و دوستانمان که با آیت الله رئیسی کار می کردیم به انتخابات فکر نمی کردیم و هیچکس به فکر انتخابات نبود. در نهایت به این فکر کردیم که انشالله در جلسه آینده با بیش از 25 میلیون رای رئیس جمهور می شود و باید حوزه های فعالیت خود را مطلع کرد.
خب این اتفاق تلخ رخ داد و ما رئیس جمهور عزیزمان را به همراه تعدادی دیگر از دوستان از دست دادیم و قانون اساسی نیز در این مواقع از زمان فوت، استیضاح یا استعفای رئیس جمهور تا 50 روز پس از آن فرصت کوتاهی دارد. رئیس جمهور جدید انتخاب شده است، یعنی بلافاصله بعد از تشییع جنازه ایشان فضای انتخابات شکل گرفت، البته من اصلا به این موضوع فکر نکردم.
کارگروهی تشکیل شد و این موضوع را بررسی کرد، در این کارگروه بر اساس رایزنی هایی که ایشان داشتند و من عملاً در جریان این کار بودم، اولین نفری بودم که مطرح شدم. من واقعاً در برابر این موضوع مقاومت می کردم، زیرا شرایط شخصی ام آماده نبود، چه از نظر روانی و چه به دلیل اینکه فرصتی برای برنامه ریزی وجود نداشت. من این دلایل را عرض کردم، اما دوستان گفتند اگر برنامه داشتید طبیعی نبود، اما اضطرار اساسی، ثبات و تداوم مدیریت کشور است.
من شخصاً موظف بودم که با آقای مخبر به عنوان نماینده دولت در انتخابات شرکت کنم. شما آمدید، بالاخره معاون اول دولت و رئیس دولت بودید، حضرت آقا هم به شما اعتماد دارند و سال هاست که مستقیماً به عنوان سرپرست در دستگاه اجرایی منصوب شده اید.» اما آقای کارآگاه. او گفت؛ نه حضرت آقا مسئولیت انتقال دولت را به من سپرده اند و اگر من می خواستم به عرصه انتخابات بیایم، ادامه دادن به وظایف رئیس جمهور شهید که می خواهد کشور را اداره کند ؟” خوب، استدلال صادقانه و من واقعا از تلاش و اخلاص آنها آموختم.
دیشب دوستان اصرار کردند که ثبت نام کنند و شنبه ثبت نام را منوط به جلسه نهایی با دکتر مخبر کردم و با تعدادی از دوستان و وزرا به دیدن آقای مخبر رفتیم و نتیجه این بود که شما بروید و صبح ثبت نام کنید در هر صورت دولت باید در آنجا حرفی برای گفتن داشته باشد. چون انتخابات است، رقبا شروع به انتقاد، حمله و … می کنند و یک نفر باید از طرف دولت حداقل برای دفاع حضور داشته باشد.
اعضای توتال خود تصمیم گرفتند که باید ثبت نام کنید؟ چه کسانی در این کارگروه حضور داشتند؟
تیم کاری که تشکیل شد این خلاصه را داشت، البته ممکن است اهمیتی به ذکر نامشان ندهند، همانطور که آقای مخبر دستور دادند دوستانی مثل آقای مهندس المنصوری که در هر صورت تجربه برگزاری انتخابات را دارند برای ثبت نام بیاورم. در دفتر ریاست جمهوری، ستاد در کارنامه ایشان ثبت شد، آقای نیلی که بیش از 20 سال با ایشان دوست هستم، لطف کردند.
بعد هم بحث امضای نامه خطاب به شورای نگهبان بود که البته اقدام عجیبی است.
وی در متن نامه، من طبق مقررات باید 4 سال سابقه وزارت داشته باشم، اما از برخی صحبت های ضمنی با دوستان در شورای نگهبان، 3 سال سابقه کار داشتم و در نظر گرفت که اگر گروهی از دوستان دولت اعلام کردند که ممکن است این اعتماد برای آنها بد آبرویی ایجاد شود و نباید چنین پیامی در رسانه ها منتشر می شد.
دوستانی که امضا کردند می دانند که ما نه قبل و نه بعد از آن با هیچ کدام صحبت نکردیم، چون این مخالف ماروت است. این نامه که ارسال شد به امضای دوستان، تعدادی از دوستان مسئول مستقیم انتخابات از جمله وزیر اطلاعات، وزیر کشور، آقای مخبر، رئیس دفتر و معاون حقوقی رسیده است. آنها در زمینه های مرتبط بودند، آن را امضا نکردند و حدود 16 تا 17 نفر آن را امضا کردند.
اما به هر حال این اتفاق عجیبی بود و برخی آن را بدعت خواندند.
کلمه بدعت به چه معناست؟ منظورم این است که اگر می خواستند آن را عمومی کنند، شاید، اما اول از همه، چه کسی این پیام را ارسال کرده است؟ بعد از همه اینها اینجا محل بحث است، دستگاه های نظارتی و امنیتی باید بگویند: چه کسی این پیام را منتشر کرده است؟ ما آن را منتشر نکردیم زیرا به هزینه من بود. وقتی این نامه منتشر شد همه به شورای نگهبان حمله کردند و این تصور را در رسانه ها ایجاد کردند که با این نامه به شورای نگهبان فشار می آورند. طبیعی است که انتشار این پیام تاثیر منفی خواهد داشت.
دوستانم نامه را به عنوان شهادت به اعضای محترم شورای نگهبان رساندند و در نامه نگفتند که من کاندیدای دولت هستم و نگفتند که فقط ایشان باشند چون من نداشتم. برخی از اعضای شورای نگهبان حتی یک دقیقه صحبت کردند، پس طبیعتاً نمی توانند من را قضاوت کنند، زیرا در پیام آن کارگزاران صالحی که مورد تأیید و تکریم ویژه حضرت آقا رئیس جمهور شهید بودند، شاهد بوده اند. و غیره. ; فقیه عزیز، شاید اسم اسماعیلی را ندانید که ما شبانه روز با هم در دولت کار کرده ایم و شهادت می دهیم که ایشان صلاحیت لازم را برای این کار دارند.
در دوره های مختلف، نمایندگان شورای
نگ
هبان هم کنار گذاشته شدند که این یک سابقه است، یک سابقه است، یک سابقه است و هیچ بدعتی وجود نداشته است.
بله، جریانی که این خبر را منتشر کرده، حرکتی است برای القای فشار بر شورای نگهبان. در حالی که شورای نگهبان یک شورای نگهبان است که راه خود را طی می کند، من اولین نفری بودم که از شورای نگهبان تشکر کردم به محض انتشار صلاحیت ها، از همکارانم خواستم که بیانیه ام را که آماده بود منتشر کنند و بعد از یک دقیقه آن را منتشر کردم. بیانیه و من به نظر شورای نگهبان احترام گذاشتم.
وظیفه ما ثبت نام بود و طبق خلاصه دوستانم آمدند و در قالب نامه ای به اعضای محترم شورای نگهبان که من را نمی شناختند شهادت دادند. وزیر اقتصاد و چند نامزد دیگر نیز معرفی شدند، اما وزیر امور خارجه و چند تن از وزرا حضور یافتند و کتبا تشکر کردند. به هر حال شورای محترم نگهبان به این نتیجه رسید و بنده هم بدون هیچ حرف و بحث و شکایتی احترام و تشکر کردم و منوط به نظر نهادهای نظارتی بود.
اما یک جریان مسموم رسانه ای از ابتدای کارزار انتخاباتی من و حمله شدید با حقوق بگیران یا افراد فرافکنی که هر روز یک نفر را نوازش می کنند، آنها هم نرخ دارند و هرکسی نرخ بالاتری می دهد، به هر حال من می روم انجام دادم، من هم می دانستم و برای ما هم مشخص بود، ورود به این حوزه هزینه دارد، این اتفاقات می افتد.
دعوت شدیم و رفتیم شرکت کردیم و من در انتخابات گذشته رئیس ستاد آقای رئیسی بودم و در این دوره هم توانستم این کار آخر را انجام دهم.
در بحث سیترا در دولت اختلاف نظرهایی وجود داشت چرا که آقای الهاشمی، معاون وزیر در مصاحبه ای گفته بود که هنرمندان علاقه مندند تا بر نمایش خانگی نظارت داشته باشند تا در گروه ارشاد، اینجا هستی، باقی بمانند.
وقتی به وزارت ارشاد آمدم، رئیس بنیاد سینمایی آقای تعظمی بود، پرونده این کار را برایم آورد و گفت در چند ماه گذشته حتی یک مجوز هم نداده بودیم، آن زمان آقای تعظمی. . الجبلی رئیس صدا و سیما نبود بلکه آقای علی عسگری بود. او در دوران سلطنت خود نظارت بر هر حوزه صدا و تصویر و محیطی با مخاطب نامحدود و هر آنچه در فضای اینترنت منتشر می شود را بر عهده صدا و سیما می دانست. یعنی بعد از مدتی باید وزارت ارشاد را به موزه تبدیل کنیم.
پس از حضور آقای الجبلی و با توجه به دوستی دیرینه ای که با ایشان داشتیم، به دنبال حل موضوع بودیم و برای این امر با نهادهای بالاتر مکاتبه و پیگیری کردیم و این جلسه و درخواست ها منجر به راه حلی شد که تقریباً تعریف می کند. مرزها. آیین نامه اجرایی که همه چیز را مشخص می کند نیز در حال تهیه است و سریال ها و برنامه های تلویزیونی در اختیار صدا و سیما است و بقیه بخش ها کاملا بر عهده وزارت ارشاد است.
از فعالیت های بنیاد شهید رئیسی و کارهایی که انجام می شود بگویید؟
البته ریاست این نهاد بر عهده من نیست، من روی تدوین اساسنامه کار می کردم و این کار از سوی شورای عالی به من محول شد و بین ما و خانواده شهید در این مورد تردید وجود داشت. نسخه تهیه شده و اصل آن تصویب شده و اساسنامه در دستور کار است که در صورت موافقت اعضا، فضای جدیدی شکل می گیرد و کارهای تبلیغاتی و توضیحی انجام می شود.
شهید رئیسی نماد خدمت در نظام جمهوری اسلامی یعنی رهبر عزیز انقلاب بودند و با هیچ رئیس جمهور قبل از خود قابل مقایسه نیستند. به عنوان شاخص و نماد خدمت، مجاهدت و فضیلت باید بتوانیم راه او را ارتقا دهیم. موسسه پس از تصویب اساسنامه فعالیت خود را آغاز خواهد کرد.
در چه زمینه هایی فعالیت خواهد کرد؟
بیشتر در حوزه آموزشی، پژوهشی و برگزاری جشنواره ها و بخشی از آن در حوزه فعالیت های قرآنی است که در دوران حیات خود سابقه فعالی در عرصه قرآن داشته است.
بعد از وزارت چه برنامه ای دارید؟
من معلم دانشگاه تهران هستم و بیش از 15 سال است که در این دانشگاه فراز و نشیب هایی داشته ایم و اکنون به شخصه مشتاق هستم که تجربه حضور در دانشگاه را به پایان برسانم وزارت فرهنگ بسیار پر ارزش است و بلوغ مضامین، داده ها و نوشته های من به من کمک خواهد کرد.
فیلم
jahannews به نقل از یستا