جنگ حامیان قالیباف و جلیلی بالا گرفت

سعید حدادیان معاون رسانه سیاسی محمدباقر قالیباف رئیس شورای اسلامی در پاسخ به مطلب آقای ثابتی از آنجایی که نظر شخصیت واقعی اینجانب که ربطی به وضعیت حقوقی بنده ندارد لازم دانستم مطالبی را ارائه نمایم. نکته ها:

انتخابات نه کلاس ریاضی است و نه کلاس نقاشی که دو عدد را با هم جمع می کنیم و می گوییم اگر قالیباف می رفت جمع جبری آرای قالیباف و جلیلی در مرحله اول کار را تمام می کرد یا می توانیم دو عدد را نشان دهیم. اعدادی با اعداد مشابه و بگویید: «آیا آرای سید را دیده‌اید، پس ما آنها را مقصر نمی‌دانیم؟»

اینکه می گوییم انتخابات کلاس ریاضی نیست و 2 به علاوه 2 برابر با 4 نیست یعنی مثلا در سال 2019 نظرسنجی ها نشان می دهد که کل آرای عارف و روحانی قبل از استعفای عارف حدود 30 درصد بوده اما با استعفای عارف و روحانی. . عدم استعفای جلیلی و قطابی، فضای مذاکرات هسته ای موج ایجاد کرد و آرای آقای روحانی از پنجاه گذشت و در مرحله اول پیروز شد، در حالی که ستاد آقای جلیلی بر ماندن ما و کل آرای آقای جلیلی اصرار داشت. عارف و. روحانی زیر 50 سال سن دارد و اگر در انتخابات پیروز نشویم حداکثر دو مرحله است.

اما حقیقت این است که ما می گوییم در رده قرعه کشی نیست که دو عدد نشان دهیم و بگوییم پیروزی آقای مزیکیان به دلیل آرای قومیتی بوده است زیرا اولاً در همه استان ها اختلاف آرا وجود دارد. یکی بالاتر و یکی پایین تر، و اینکه همه این تفاوت ها را قومی بدانیم، حرفی نیست، اما مهم ترین نکته این است که آقای بزکیان از روز اولی که وارد کارزار انتخاباتی شد، همه می دانستند که تعداد زیادی به دست آورده است. آرای فرمانداری های نزدیک به ایشان که البته قومی خواندن آن مخالف و توهین به مردم است.

اینکه دوستان در ستاد آقای جلیلی امروز این قضیه را کشف کردند، دلیل دیگری بر توهمات دروغین رقابت های انتخاباتی است که کار جبهه انقلاب را به اینجا رسانده است. هر نامزدی دارای محاسن و ضعف هایی است و کار تبلیغات انتخاباتی این است که با توجه به این مزایا و ضعف ها، طرح رقابت های انتخاباتی را طراحی کنند، ناگفته نماند که پس از شکست، اگر ما به خاطر مزیت این رقیب شکست بخوریم، ما باید بگوییم ممکن است ربطی به آن نداشته باشد

یکی از فرصت هایی که در اختیار آقای مزیکیان بود، رای چند استانی بود که کاندیدای دیگری نداشتند. مشکل اینجاست که در رقابت با ایشان نباید فرصت دیگری برای کسب رای در موضوعات دیگر برای ایشان ایجاد می کردیم که با این آرا نتواند رای خود را به بیش از 50% برساند زیرا آقای مازیکیان به تنهایی این کار را نکرد. با رای این چند استان رئیس جمهور شود.

بنابراین، اگر وضوح این دیدگاه‌های آقای مدزیکیان را صرفاً به عنوان بهانه‌ای برای اجتناب از پاسخگویی در نظر بگیریم، مقوله نقاشی است که می‌خواهیم مار را بکشیم تا مار بنویسیم.

اما نکته بسیار جالب در نوشته های آقای ثابتی در مورد کاهش آرای آقای قالیباف بحث آرای منفی ایشان برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است. همانطور که اشاره کردیم نوشتیم که هر نامزدی دارای محاسن و ضعف هایی است که مهم این است که آقای قالیباف علیرغم تخریب ها و آرای منفی ای که به بار آورد، به دلیل امتیازاتی بود که از آن برخوردار بود و ناتوانی در داشتن سیاست خارجی و فرهنگی دوقطبی بود. جو در رقابتی دوقطبی با آقای پزشکان برنده انتخابات شدند. اما نکته اصلی و مهم این است که دلیل اصلی رای منفی ذکر شده توسط آقای ثابتی این است که چه کسی آن را ساخته و چه ستادی بوده است.

نیازی به کسب اطلاعات رسمی از نهادهای نظارتی که تشخیص داده اند بیش از 70 درصد تخریب های آقای قالیباف متعلق به حامیان آقای جلیلی بوده نیست، بلکه کافی است افراد کلیدی موتور تخریب آقای قالیباف را پیگیری کنید. مانند آقایان رسایی و رفیع پور که در ستاد حضور دارند و کاندیدای مورد حمایت آنها.

عجیب نیست که یک طرف را تخریب می کنید و بعد می گویید به دلیل رای منفی رای نیامده است (هرچند این ادعای کذب است)؟