بهارین نوشت: رضا درسکار منتقد سینما و با سابقه سینما در گفت و گو با خبرآنلاین مدعی شد رضا عطاران برای این فیلم ۳۵ میلیارد تومان دریافت کرده است. داستان ها و گفت و گوهای زیادی در پی این تعداد و این گفته ها از افزایش ارزش آن گرفته تا شایعات تخریب، اتهامات و موارد دیگر.
شاید بزرگترین مشکل پیش روی سینمای ایران عدم شفافیت باشد به گونه ای که هزینه تولید یک فیلم و بازگشت سرمایه آن هرگز مشخص نیست.
بودجه موسسات مختلف تولید فیلم از همین بنیاد فارابی گرفته تا بنیاد سینمایی، حوزه هنری، شهرداری، سازمان اوج، بنیاد شهید و غیره مشخص نیست و همچنین مشخص نیست چه کسانی هستند. افرادی که با چه دستمزدی در فیلم های مختلف کار می کنند، از دستگاهی گرفته تا کمدی یا وزارت ارشاد که جشنواره فجر را برگزار می کند؟ جشنواره ها و سایر رویدادهای کوچک و بزرگ یکسان هستند
حدود یک دهه پیش جذب بازیگران فیلم ها به هر قیمتی باعث افزایش عجیب دستمزدها در سینمای ایران شد، مثلاً بیجاری که دستمزدش 50 میلیون تومان بود به دلیل ورود نهادها و سازمان های دولتی و طمع آنها برای جذب ناگهانی دستمزد بازیگران معروف. چندین برابر افزایش یافت.
این موضوع کل سینمای ایران را تحت تاثیر قرار داد، مثلاً یکی از سینماگران مطرح این بحث را مطرح کرد که چرا دستمزد من باید یک دهم دستمزد ستاره باشد و البته بقیه عوامل هم همین برخورد را داشتند و… در نهایت ساخت فیلم در سینمای ایران زبان بسیار گران شد.
حالا در یکی دو سال اخیر این مشکل چند برابر شده و همین روند دوباره به طرز وحشتناکی جهش کرده است. رضا درشکار در مصاحبه خود گفت:
«مثلاً ببینید دستمزد تقریبی آقای رضا عطاران در سال 1400 یک میلیارد تومان بوده است و عطاران در این سه سال روند نزولی را در سینما طی می کرد، اما الان در سال 1403 شنیدم که قرارداد بسته شده است. 35 برابر بیشتر از سال 1400 شما به این می گویید فاجعه؟
[…] این فقط یک مثال کوچک است و نشان می دهد که ساخت یک فیلم چقدر پرهزینه و دشوار است و هزینه ساخت یک فیلم به طور نجومی افزایش یافته است. به این نتیجه می رسیم که هیچ نهاد نظارتی یا مدیریتی وجود نداشته که اجازه دهد حقوق کمدین ها تا این حد افزایش یابد!
نتیجه این اتفاق حذف بدنه سینمایی از چرخه تولید و فقیر شدن نظام فرهنگی بود. وقتی یک آیتم سینمایی 35 میلیارد تومان درآمد دارد، این فیلم چقدر باید بفروشد تا دوباره به رقم تولید برسد؟ برای دیگرانی که این پول را نمی پردازند.”
شاید در اذهان عمومی مبلغ 35 میلیارد تومان دستمزد بازی در یک فیلم بسیار زیاد باشد زیرا مردم چیزی از اکوسیستم و تحول سینمای ایران نمی دانند.
نه، حتی خود اهالی سینما هم نمی دانند و اینجا بار دیگر اهمیت بحث شفافیت و باز بودن در سینمای ایران آشکار می شود. انصافا حسین تنظمی را می توان تنها استثنای این جریان در سینمای ایران دانست.
حسین نظامی در دوره ریاستش بر سازمان سینمایی از سال 1397 تا 1400 یکی از بزرگترین پروژه هایی بود که بحث شفافیت را در سینمای ایران آغاز کرد. برای هر جشنواره ای که برگزار می شود، لیست تمام هزینه های آن پس از دو هفته تا یک ماه به تفصیل منتشر می شود.
هر یک از زیرمجموعه های سازمان سینمایی مانند بنیاد فارابی یا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و … در پایان سال تمام هزینه ها، افرادی که تسهیلات دریافت کردند و … را منتشر کردند. .
با راه اندازی سایت سامفا پایگاهی برای دسترسی به اطلاعات مربوط به فروش سینمای تمامی فیلم های سینمای ایران در هر زمان اکران با تعداد مخاطب، حجم گیشه و … فراهم کرده است.
اما متأسفانه پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، این شفاف سازی به طور کامل بسته شد، به عنوان مثال، هنوز مشخص نیست در 3 سال گذشته چقدر برای جشنواره فیلم فجر هزینه شده است یا میزان مشارکت افراد مختلف. مهمانی. فیلم های ارگانیک تولید شده با حمایت بنیاد فارابی.. چقدر بوده یا درصد حمایتی که شده اند و…
به همین دلیل یکی از اساسی ترین بحث ها در سینمای ایران ارائه نظامی است که از طریق آن بتوان تمام اتفاقات رخ داده و همچنین سازوکارهای موجود را در آنجا ارائه و دنبال کرد.
پس از رسیدن به این رقم مهم دستمزد این بازیگر که 35 میلیارد تومان است، برای ما عجیب نخواهد بود یا نیازی به گمانه زنی نیست که آیا این رقم درست است یا خیر؟ آیا این یک جنجال ژورنالیستی است یا یک حمله شخصی…
روشنگری به محو شدن غبار و تاریکی و بحث و تحلیل و تحلیل حقیقت هر حادثه به نور می انجامد.
ettelaat به نقل از بهارین