این سریال بهترین «آخرالزمان» سال‌های اخیر است +عکس

فرادید نوشت: بیشتر فیلم ها و سریال های آخرالزمانی تصویری مشابه از پایان تمدن به ما ارائه می دهند. از فیلم‌هایی مانند «مکس دیوانه» تا سریال‌هایی مانند «آخرین ما»، آثار داستانی سال‌ها به ما نشان می‌دهند که اگر جامعه به دلیل تغییرات آب و هوایی یا شیوع ویروس‌های مرگبار مانند زامبی‌ها فروپاشید، چه اتفاقی می‌افتد.

ما تقریباً مطمئن هستیم که در مواجهه با فروپاشی تمدن، بی‌رحمی و خشونت به اوج خود می‌رسد، زیرا انسان‌ها از محدودیت‌های اجتماعی رهایی می‌یابند و برای منابع در یک مبارزه بی‌پایان برای بقا می‌جنگند. اما حقیقت این است که ما نمی توانیم هیچ یک از اینها را به طور قطع بدانیم. هر چیزی که فکر می کنیم در پایان جهان اتفاق می افتد، فقط حدس و گمان است. پس چه اشکالی دارد که جسارت تصور دنیای پسا آخرالزمانی از همبستگی، زیبایی و مهربانی را داشته باشیم؟ این دقیقاً همان مفهومی است که در سریال فوق العاده «ایستگاه یازده» به آن پرداخته شده است.

این مینی سریال را می توان یکی از بهترین سریال های شبکه HBO و حتی بیشتر از آن یکی از بهترین رمان های آخرالزمانی سال های اخیر دانست. و مطمئناً بخشی از چیزی که این سریال را منحصر به فرد می کند، دقیقاً برداشت خاص و منحصر به فرد آن از پایان جهان و اتفاقات پس از آن است.

این سریال بر اساس رمانی به همین نام اثر امیلی سنت جان مندل ساخته شده است. این داستانی است که جرأت می کند به عواقب فروپاشی تمدن نگاه کند و نشان می دهد که تمدن می تواند احیا شود. البته نه به شکل اولیه اش، اما بهتر از قبل!

در حالی که سریال وجود شر و هرج و مرج در دنیای پسا آخرالزمانی را انکار نمی کند، اما بر گروه های مسلحی که از زخم گلوله جان سالم به در می برند، تمرکز نمی کند، بلکه بر روی پزشکیان و هنرمندانی تمرکز دارد که سعی می کنند جهان را به روشی بهتر از قبل بازسازی کنند. «ایستگاه یازده» داستانی درباره قتل نیست، بلکه درباره همبستگی و اجتماع است. این سریال درباره قدرت خشونت نیست، بلکه درباره قدرت هنر است.

داستان این سریال بیست سال پس از یک اپیدمی مرگبار که باعث فروپاشی تمدن شد و بخش بزرگی از جمعیت جهان را نابود کرد، اتفاق می‌افتد. محور اصلی داستان یک گروه تئاتر سیار به نام سمفونی مسافران است. این گروه به رهبری زنی به نام سارا (با بازی لوری پتی)، از جامعه ای به جامعه دیگر در میان جوامع کوچک باقی مانده سفر می کند و نمایشنامه ها و موسیقی شکسپیر را برای بازماندگان اجرا می کند. در دنیایی که فرهنگ جدیدی را شکل می دهد، آنها هنرهای باستانی و آثار کلاسیک را با سبک و ذوق خاصی به مخاطبان خود عرضه می کنند.

در این سریال شخصیت های زیادی وجود دارد که هر کدام داستان فوق العاده خود را دارند. از شخصیت کرستن ریموند (با بازی مکنزی دیویس)، ستاره جوان گروه سمفونی سیار، تا شخصیت «جوان» که سال‌ها پیش در نمایشی زمانی که همه‌گیری تازه شروع شده بود، جان کرستن را از مرگ نجات داد. نگهبان و همراه او باقی می ماند.

این سریال با سفرهای زمانی متعدد خود تحولات داستانی جذابی ایجاد می کند و شخصیت های خود را به شیوه ای منحصر به فرد به هم مرتبط می کند. چیزی که مخاطب را بیش از پیش تحت تاثیر عمق داستان سریال در طول ده قسمت قرار می دهد.

اما داستان های خارق العاده و رویکرد غیرمعمول به پایان جهان تنها عناصر قابل توجه این مجموعه نیستند. بازی‌ها همگی درجه یک هستند، با شخصیت‌هایی که به خوبی ظاهر شده‌اند و شبیه افرادی هستند که در زندگی روزمره‌مان ملاقات می‌کنیم.

عکاسی و ارائه این سریال نیز جای تقدیر دارد. تبدیل مکان های معمولی مانند فرودگاه، باشگاه گلف یا فروشگاه بزرگ به موزه تمدن، دهکده و مرکز زایمان به طرز عجیبی طبیعی و باورپذیر به نظر می رسد. تضاد بین تصاویر شهرهای شلوغ و مناظر بلعیده شده توسط طبیعت، به ویژه در چند قسمت اول، چشمگیر و مسحورکننده است. صحنه پردازی نمایشنامه های شکسپیر که از وسایلی که در جاده ها یا جنگل ها یافت می شود نیز بسیار زیبا و بدیع است.

علاوه بر این، تقسیم داستان به چند خط زمانی، یک پازل روایی جذاب برای بینندگان ایجاد می کند تا داستانی فراگیر را از خرده روایت ها و شخصیت های به ظاهر نامرتبط کنار هم بچینند.

به عنوان نکته پایانی می توان به زمان بندی عالی پخش این سریال اشاره کرد. فیلمبرداری «ایستگاه یازده» تنها چند ماه قبل از شیوع همه‌گیری کرونا آغاز شد و همزمان با شیوع آن در سراسر جهان اکران شد. از قضا، این یکی از قدرتمندترین داستان هایی است که تا به حال در مورد این همه گیری نوشته شده است. این سریال نه تنها محیطی بسیار شبیه به آنچه در دوران کرونا زندگی می‌کردیم ارائه کرد، بلکه به ما قول داد که بر این بحران‌ها غلبه کنیم. این سریال ما را امیدوار می کند. امید این است که با آثاری که خلق می کنیم زندگی کنیم. امیدوارم حتی بعد از این همه وحشت باز هم زیبایی و هنر و عشق داشته باشیم.