‌کنایه تند قهرمان تیراندازی زنان ایران به زاکانی چه بود؟

اعتماد نوشت: مریم رنجبر ساراوی قهرمان سابق تیراندازی با کمان و تیراندازی کشورمان که از اخلاق بد شهردار فعلی تهران ناراحت شده بود در مطلبی در صفحه شخصی خود ابراز امیدواری کرد که وعده این کاندیدای انتخابات ماندگار باشد. سال به وعده خود عمل خواهد کرد خرید کمان بالاخره محقق خواهد شد!

جالب اینجاست که رنگبر مدتی پیش در مصاحبه ای از بد اخلاقی زاکانی گلایه کرده بود اما پس از آن مصاحبه با وی تماس هایی از سوی شهرداری دریافت شد مبنی بر اینکه به زودی امکانات مورد نظر وی فراهم خواهد شد که البته برای شهرداری کار سختی نخواهد بود. برای تامین مالی البته هنوز خبری نیست! خانم رنگبر که این روزها به خارج از کشور سفر می کند، تلفن همراهی را که شماره آن را به حسابدار زاخانی داده بود، نزد مادرش گذاشت به این امید که بتواند با او تماس بگیرد و بالاخره وعده زاخانی محقق شود!

حواشی گفتگو با این مدال آور کشورمان را می خوانید.

* رمضان پارسال بود که به جایی دعوت شدم که آقای زاکانی هم حضور داشتند. آقای مانوری هم سر میزش حاضر شد و قول داد تمام وسایل تیر و کمانم را به من بدهد. به من گفت نامه بنویس و مقدار لازم را بنویس و من همه این کارها را انجام دادم. زاکانی گفت نیمی از این مبلغ را پرداخت می کنم و نیمی دیگر را مدیر راهداری و حمل و نقل جاده ای شهرداری که الان نامش را به خاطر ندارم پرداخت می کنم. بعد از ملاقاتی که با شما آقای منوری داشتم، ساعت 23 رئیس دفتر ایشان با من تماس گرفت و گفت که آقای زاخانی گفته امکان ندارد من قولی داده باشم و به آن عمل نکرده باشم و به آن عمل نکرده باشم. پیام را دریافت کنید!» گفت دوباره نامه را بنویس، دوباره نامه نوشتم و فرستادم اما هنوز جوابی نگرفتم!

*به دلیل هزینه های زیاد مجبور به فروش کمان شدم. خیلی دنبال اسپانسر گشتم اما قبول نکردند و نصف پاداش را نگرفتم. وقتی دیدم خبری از پاداش و دستمزد نیست و فقط می گویند نصف مبلغ را بفرست، رکورد دوره مسابقات را بستم. من با دکتر زاکانی صحبت کردم و ایشان گفتند فقط قیمت تیر و کمان را بگو و چقدر پول بدهیم اما تا الان هیچ خبری نشده است.

* آقای زاکانی گفتند به همه ایرانی ها طلا می دهند، من هم استوری گذاشتم و نوشتم که به قولت عمل کن و طلاها را برای مراحل بعدی نگه دار!

* قبلا یکی از مشاوران آقای زاکانی به تیم تیراندازی با کمان و معلولان اعزام شده بود و می داند که یک کمان چقدر هزینه دارد. پرس و جو کردند و به همان مبلغی که گفتم رسیدند، یعنی حدود چهارصد میلیون تومان. قول دادند اما کاری نکردند. وعده ریاست جمهوری او؛ می خواهم به همان قولی که به من داده اند عمل کنند! من می خواهم به ورزش خود ادامه دهم. وقتی می بینم ورزشکاران دیگری در مسابقات شرکت می کنند و من شرکت نمی کنم، احساس حرص می کنم.